سورپریز یا سورپرایز؟! | پدیده جدید سورپرایز از منظر تعدادی از کاشناسان و متخصصین حوزه اجتماعی
مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران: نه فقط اسمش، خودش هم خارجی است. این روزها «سورپرایز» یا همان «سورپریز» درست مثل همه پدیدههای نوظهور بیهویت، راهش را کج کرده به رابطهها. اینکه میگویم نوظهور یعنی بعید است که «کوروش کبیر» به جز لشکرکشی به دژ مادی پاسارگاد و غافلگیری مادها، جنگها و فتحهایش را براساس سورپرایز کنونی چیده باشد یا مثلا وقتی با اسب درحال تاختوتاز در میدان نبرد است از همسرش «کاساندان» خواستگاری کرده باشد. اینکه میگویم بیهویت یعنی همانطور که در فرهنگ ما نه گفتن و نه شنیدن خیلی راحت قابل قبول نیست اما این «نه» در خارج از کشور دچار هویت و اصل و نسب است. بخشی از تابوی «نه» و ظرفیت پذیرش آدمها برمیگردد به همین پدیده سورپرایز کنونی. قبل از توضیحات بعدی باید بگویم تراژدی نخست گزارش یک ماجرایی کاملا واقعی بود که همین چند هفته پیش در تهران رخ داد. ما در اجتماعی زندگی میکنیم که مردمش خیلی زود عصبانی میشوند، پرخاشگری میکنند و شاید زود هم پشیمان شوند! مقایسه برخوردهای زنان و مردان در برابر دوربینهای مخفی در کشورهای اروپایی نسبت به واکنش شهروندان ایرانی در موقعیتی مشابه گواه این موضوع است. آنها در برابر عجیبترین تلههای دوربین مخفی، آرام و خندانند، درحالیکه تصور چنین شوخیهایی در کشور ما نهتنها قابل پذیرش نیست، بلکه گاهی به دعوا نیز میانجامد، نمونهاش هم کلیپ دوربین مخفی با حامد بهداد! با این حال بازار تولدها، مهمانیها، هدیهها و مناسبتهای مختلف برای سورپرایز کردن همچنان در ایران داغ است که آخرین آن هم سورپرایز کاپیتان پرواز تهران – کیش برای دختر مورد علاقهاش بود. در این پرواز کاپیتان ضمن خوشامدگویی به مسافران، از مسافر صندلی شماره یک تقاضای ازدواج کرد و چند لحظه بعد حلقه ازدواج را در مقابل مسافران به او هدیه داد.
قلمرو غافلگیرکننده فضای مجازی
«لاکچری سورپرایز» نام یک پیج در صفحه اینستاگرام است، پر از عکسهای مهمانیهای آنچنانی و غافلگیرکننده. بیش از ۸هزار فالور دارد و عکسهایش در رابطه با مهمانی و هدیههایی است که پسرها و دخترها بهعنوان سورپرایز برای هم گرفتهاند. کاربران یا عکسها را لایک میکنند یا زیر عکسها به تبادلنظر و ایده گرفتن میپردازند. اتفاقی که بازار سورپرایز و طرفدارانش را داغداغ نشان میدهد.
«روشهای سورپرایز کردن عشقمون» نام یکی دیگر از تالارهای گفتوگو در سایتهای اینترنت است. اعضای این تالار، حضور فعالی دارند: «تا حالا عشقتونو سورپرایز کردین؟ سورپرایزای قشنگ زندگیتونو که برای عشقتون انجام دادین یا قراره انجام بدینرو برامون بنویسین تا همه کلی روش سورپرایز یاد بگیریم» ۶۱۰ کامنت این تاپیک گفتوگو پر است از واکنشهای متفاوت کاربران. آیدی با نام «با صفا» نوشته: «کارتهای کوچک رنگی درست کنید و دلایلی که به خاطر آنها همسرتان را دوست دارید روی آنها مختصر بنویسید، درنهایت آنها را در یک جعبه رنگی یا حتی یک شیشه خالی قرار دهید با ربانهای پارچهای تزیین کنید.» کاربران در تالارهای گفتوگو هنوز نظراتشان را تبادل میکنند. تا قبل از چاپ این گزارش، آخرین کامنت نوشته میشود، کاربری با آیدی «آیس» در جواب به سوال بهترین روشهای سورپرایزکردن گفته: «با زن دومت برو سورپرایزش کن». از این گروهها و بحثها بین اینستاگرامیها و اعضای شبکههای مجازی کم نیست. گروههایی که وسط هر بحث و تبادل نظری شیرجه میروند و خرابش میکنند. فرناز با شکلک خنده نوشته: «راست میگه، چون حسادت میکنه بیشتر عاشقت میشه».
با بادکنک های هلیومی و رقص نورهای بلک لایت در فضایی بسیار زیبا عزیزان تان را در جشن های تولد، نامزدی، فارغ التحصیلی غافلگیر کنید.» این آگهی یک شرکت خدمات مجلس در اینستاگرام است. تبلیغی که نشان می دهد طرفداران این مد می توانند برای بهتر برگزار شدن مهمانی های شان به کسانی که تجربه این کار را دارند هم مراجعه کنند. بنابراین باید گفت هر پدیده ای که با مد سر و کار داشته باشد یک بازی به نفع بازار اقتصاد نیز هست. در واقع مد باعث رونق بازار می شود و این مد نه از مغازه ها و فروشگاه ها بلکه به کام خدمات مجالس تمام شده است.
خلاصه اینکه دهه فضای مجازی است و گهگاهی چند نفر مینشینند پشت گوشیها و لپتاپهایشان و به یکدیگر پیشنهادات ویژه میدهند. دههای که به میانه راه رسیده و نرسیده نشانههایی دارد که به وضوح میتوان دغدغههایش را احساس کرد.
مسئول رفتارمان باشیم
مجتبی حسینپور/بازپرس سابق دادسرای جنایی تهران
سورپرایزکردن دو وجه دارد. وجه مثبت مانند هدیه و جشن گرفتن و وجه منفی مانند ترساندن. فعلی که یک شخص با هر قصد و نیتی انجام میدهد یک تأثیر متقابلی روی جسم یا ذهن طرف مقابل خواهد گذاشت.
مثلا ممکن است فرد به خاطر این شوک دچار سکته، افسردگی و غیره شود. چنانچه این رفتار مستقیما روی جسم تأثیر بگذارد و به او آسیب برساند در اینجا میتوان شخصی را که مرتکب این رفتار شده است، مسئول بدانیم. اما یک ضعف قانونی که در رابطه با این موضوع وجود دارد، زمانی است که رفتار یک فرد بدون هیچ تقصیر و عمدی روی ذهن طرف مقابل تأثیر میگذارد و باعث میشود او رفتار ناهنجاری از خود بروز دهد یا مثلا خودکشی کند.
در اینجا چون فرد خودش به صورت خودخواسته و با تصمیمگیری دست به چنین اقداماتی میزند، مسئول کارهایش محسوب میشود. پس اگر رفتار یک فرد مستقیما روی جسم طرف مقابلش تأثیر بگذارد، مسئولیت این کار با او خواهد بود اما اگر رفتارش روی ذهن طرف مقابلش تأثیر بگذارد و باعث شود او خودش اقدامی انجام دهد، در اینجا از نظر حقوقی مسئولیتی متوجه او نخواهد شد.
اگر سورپرایزکردن را یک رفتار در نظر بگیریم و بخواهیم آن را بهعنوان یک پدیده اجتماعی تحلیل کنیم باید بدانیم که خوب و بد بودن یک رفتار ربطی به قانونی بودن یا نبودن آن ندارد. به این معنی که وقتی قانون برای یک رفتار یا پدیده مجازات تعیین نکرده است، دلیلی بر خوب یا موردپسند بودن آن رفتار نیست. گاهی در اطراف ما اتفاقهایی میافتد که شاید از نظر عرف بتوانیم یک فرد را محکوم کنیم اما از نظر قانون نه. پس ملاک ما برای خوب و بد یک رفتار قانون نیست، ملاک رفتار درست است.
با این حال، قانون برای بخشی از این خوب و بدهای رفتاری که میزان اثرگذاریاش در جامعه فراگیر میشود، جرمانگاری میکند مانند ترغیب و تشویقکردن به خودکشی. نکته مهم درباره این پدیده این است که بیشتر پدیدههای نوظهور نشأتگرفته از فرهنگ غربی است. شبکههای اجتماعی هم کمک زیادی به بازنشر و آموزش این فرهنگها کرده، به همین خاطر ما هرازگاهی با پدیدههایی روبهرو میشویم که حتی اگر جنبه منفی نداشته باشند اما به دلیل بیهویتی ممکن است باعث به وجود آمدن آسیبهای مختلف اجتماعی شود. آسیبهایی که ممکن است در لایههای درونی و ناملموس خود از پدیدههای نوظهور خلق شوند و آسیب بزرگی بر بدنه و پیکر جامعه بزنند.
پس اگر هر کسی قبل از انجام رفتارش پیامدهای خوب و بد رفتارش را درنظر بگیرد و در مقابل آنها احساس مسئولیت داشته باشد، قطعا رفتار نادرست اتفاقهای شیرین را به کام تلخ نخواهد کرد.
مد جزیی از جامعه است، کلاش نکنیم
دکتر شمسی عبداللهی/ روانشناس
مد و تنوع در همه دورههای بشریت به سبک و سیاق خودش وجود داشته است. اگر در مدگرایی افراط وجود نداشته باشد، قطعا چنین پدیدهای نمیتواند باعث ناهنجاری یا لطمه زدن به فرهنگ یک جامعه شود.
مد و مدگرایی پدیدهای است که این روزها در میان قشرهای جوان وجود دارد. گسترش وسایل ارتباط جمعی و ارتباطات در فضای مجازی و سهلالوصول بودن ارتباط در سطح بینالمللی از طریق دنیای اینترنت باعث شده گاهی کاربران در شناخت فهم ارزشها و باورهای مغایر با فرهنگ ایرانی دچار تردید شوند. به اعتقاد برخی از روانشناسان مدگرایی نوعی از تعلق گروهی، نوجویی، تنوعطلبی و گرایش جوانان به «امروزی شدن» است. بنابراین، این پدیده نهتنها ناهنجار نیست، بلکه یک پدیده کاملا طبیعی محسوب میشود. اما اگر در جایی دچار تندروی یا انحراف شود، مثل همه پدیدههای مشابهاش ناهنجار به شمار خواهد رفت. مدگرایی را نمیتوان به حساب هیجانات زودگذر جوانی دانست، چون پیامدهای آن نیز مقطعی نیستند، درواقع بعد از مدتی بهصورت یک اپیدمی و فراگیر در جامعه رخ نشان میدهد. خوب و بد بودن پدیدههایی که در یک جامعه، قشر یا گروه مد میشوند تنها به فرهنگ استفاده از آن برمیگردد، مانند برخی از مدها که در چندسال اخیر به افراطیترین حد خود رسید. مثل مانتوهای شیشهای، اگزوزهای اسپرت برای خودروها و حتی لاغری.
اگر به درستی نگاه کنیم در حاشیه همه این پدیدهها اتفاقهای ناهنجاری رخ داده است، مثلا خیلیها برای لاغرشدن رفتند سراغ کشیدن شیشه، یا اگزوزهای اسپرت پرسروصدا که دود شد و رفت در اعصاب مردم. مد جزیی از فرهنگ است که مردم جامعه از آن تبعیت میکنند و در جامعه رواج دارد. اگر مد بهعنوان بخشی جزیی از کل فرهنگ یک جامعه در انطباق باشد، مشکل یا آسیبی را بهوجود نخواهد آورد، اما اگر مد و تحولات ناشی از آن با فرهنگ یک جامعه در تعارض باشد، به قاطعیت میتوان به آسیبزا بودن آن تاکید داشت. بر همین اساس، یکی از ابزارهای تهاجم فرهنگی موضوع ترویج مدهای غربی ناسازگار با فرهنگ جامعه است. درحالحاضر مسائل فرهنگی به دلیل گسترش دنیای ارتباطات خیلی سریع جای خود را بین مردم باز میکند و سرعت انتقالشان بالا رفته است. بیتردید اگر نسل جوان ما با همین رویه معمول و درواقع بدون تحلیل و اعمال فرهنگ و سلیقه مردم جامعهای که در آن زندگی میکنند، مد و مدگرایی را در فرهنگشان نهادینه کنند، بیم آن میرود نسلهای بعد نیز با تأثیر از چنین فرهنگی، اصالت وجودی ایرانی بودن را فراموش کنند. بنابراین بیان پیامدهای منفی مدگرایی و ارایه راهکارهای مقابله با این پدیده در شرایط کنونی، لازم بهنظر میرسد.
غافلگیریهای بیمورد
دکتر فریال شوشتری/ مشاور خانواده
همه آدمهای دنیا به توجه و دوست داشتهشدن نیاز دارند؛ به یک نفر که احساس و توجه خاصی را به نسبت دیگران به آنها نشان دهد. هر فرد در زندگی خصوصیاش یک نفری را میخواهد که عشق را بلد باشد و شاید خیلی از ما در ذهنمان یک رفتار کوچک را قدر بشناسیم و انتظار زیادی از طرف مقابلمان نداشته باشیم. اینکه ما به نیازها، خواستهها، ایدهآلها و نیازهای شریک لحظههای زندگیمان احترام بگذاریم یک رفتار کاملا درست در رابطه دو نفره است.
اگرچه سورپرایز یا همان غافلگیرکردن طرف مقابل روشی است که نشان میدهد او را دوست دارید، اما این کار همیشه هم خوشایند نیست. در تعریف غافلگیری باید گفت که این کار یک رفتار غیرمنتظره است که خلاف جهت عادتهای همیشگی رخ میدهد.
شاید یک هدیه غافلگیرکننده یا کارهایی که در زمانی که طرف مقابل انتظار انجامش را از شما ندارد در دسته غافلگیریهای خوب قرار بگیرند، اما یک جشن یا میهمانی پیشبینی نشده، همیشه هم برای طرف مقابلتان خوشایند نیست.
این اتفاق در مثال کاملا مشخص میشود؛ مثلا یک فرد ممکن است در ساعت و روزی که این سورپرایز را برای او تدارک دیدهاید، آمادگی نداشته باشد مثلا به آرایشگاه نرفته و یا لباس مناسب نپوشیده باشد.
پس باید بدانیم غافلگیرکردن به معنای در دام انداختن و… نیست. بسیاری از مشکلات بین افرادی که شریک زندگی یکدیگر میشوند، از عدم برقراری «ارتباط درست» و شناخت کافی طرف مقابل نشأت میگیرد؛ توانایی برقراری ارتباط درست یک مهارت است. هیچ فردی با چنین مهارتی به دنیا نمیآید، بلکه در طی دوران زندگی بهتدریج این مهارت کسب خواهد شد. افرادی موفقترند که بتوانند کمبودهای خود را در این زمینه شناخته و در جهت رفع آنها و یادگیری روشهای بهتر اقدام کنند. بنابراین همه ما این را میدانیم که تنوع یکی از نیازهای اساسی در زندگی هر فرد است. به همین منظور میتوانیم هر چند وقت یک بار با خلاقیت خود تغییری در شیوه زندگی و حتی رفتاری خود ایجاد کنیم. درنهایت باید گفت سورپرایز و کارهای غافلگیرکننده که این روزها بهعنوان مدی لاکچری رواج پیدا کرده است، رفتار نامتعارفی نیست. نامتعارف بودن این رفتار زمانی بروز میکند که پای چشم و همچشمیها و نمایشدادن داشتههای انسانها و به رخ کشیدن آنها در میان باشد. اما بهطورکلی این پدیده تنها مختص به غافلگیری شریک زندگی نیست و گاهی غافلگیرکردن فرزندان، پدرها و مادرها نیز میتواند باعث تحکیم روابط و غلیان احساسهای مثبت شود.
دست بالای دست بسیار است
دکتر سعید خراطها/ آسیبشناس اجتماعی
این روزها مد یکی از اتفاقهای رایجی است که تقریبا بیشتر جوانان را درگیر خود کرده است؛ از سبک لباسپوشیدن تا به کار بردن برخی الفاظ و کلامها جزو آثار مد در جامعه است. درواقع «مد» الگوهای فرهنگی است که توسط برخی از افراد جامعه پذیرفته میشود و معمولا دوره زمانی کوتاهی دارد.
با این تعریف باید گفت آن چیزی که مهم است آثار به جای مانده از پیروی مد خواهد بود به این معنا که اگر مدگرایی به حالت جلوهگری تبدیل شود، نابرابری اجتماعی را بروز میدهد و به همین خاطر باعث به وجود آمدن اختلافات طبقاتی خواهد شد. وقتی خانه، مدل ماشین، لباس، گفتار و رفتار نشاندهنده وضع مادی بخشی از افراد جامعه باشد، شکاف طبقاتی خود را به وضوح نمایان میکند.
برخی از جامعهشناسان نیز معتقدند که در جریان بحران اقتصادی حاکم بر کشور مد نابرابریهای اجتماعی را به رخ میکشد و تشریفات باعث میشود که رقابت بین اشخاص طبقات اجتماعی مرفه بالاتر برود و درواقع نوعی تقلید ناشی از رقابت نه تقلید ناشی از پسند و ستایش بازار مد را رونق میبخشد.
البته باید گفت این رفتار تابع مد بیشتر در میان قشری که با یکدیگر برابر هستند باعث تشویق در میان همسالان و همگروههایشان میشود و مورد تشویق و تأیید قرار میگیرد.
یک بعد دیگر این ماجرا نیز در ارتباط با جنس مخالف رخ میدهد یعنی موفقیت در کسب توجه دیگران با استفاده از ابزاری مانند مد باعث تکرار آن خواهد شد.
همین هدف شده است که هر مدی اگر چه در مدت زمان کوتاهی مورد استقبال قرار میگیرد و بعد از مدتی از اوج و تب و تابَش میافتد اما غالبا از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود و هرگز از بین نخواهد رفت.
بنابراین وقتی یک رفتار یا کالایی بهعنوان مد در جامعه طرفدار پیدا میکند، بهصورت ملموس و به دست استفادهکنندگان تغییر شکل میدهد و در واقع گروههای مدگرا نیز با هم به رقابت میافتند و در نهایت مدی جدیدتر جایگزین میشود.
با این تفاسیر باید گفت مد ذاتا چیز بدی نیست اما بهدلیل افراط و تفریط در آن این پدیده در بطن جامعه اثرات منفی میگذارد و باعث افزایش آسیبهای اجتماعی خواهد شد.
نهادینهکردن فرهنگ استفاده و کاربرد هر چیزی که با پدیده مد در ارتباط است، قطعا اثربخش خواهد بود و این گره بیشتر به دست رسانههای جمعی و مسئولان فرهنگی جامعه باز میشود.